... خاک بر فرقش نشیند هرکه یار از من گرفت

۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

.... از سبب سازیش سوفسطائی ام

حالم بهم میخوره ازشون وقتی فکر میکنن طرفشون نمی فهمه. نه که فقط اون لحظه حالم ازشون به هم بخوره
کلا حالم ازشون به هم بخوره . یعنی میخوام بگم این حالت تهوع محدود به بعد زمان و مکان نیست
چند روز پیش با یکی از آقایون نماینده ملاقاتی داشتیم. . .
طبق معمول همیشه سوالاتی کردم. سوال من یک سوال اجتماعی بود(مثلا اجتماعی) 30یا30
خدا پدر افرودیقوس رو بیامرزه که این سفسطه رو بنیان نهاد تا آقایون اینجور مواقع دست به دامن سفسطه بشن.
در جواب سوال من افاضات فرمودند در مورد انواع آبهایی که در بدن انسان وجود داره، از جمله آب گوش، آب دهان، آب بینی، آب ...
و شروع کرد علت چرایی وجود این آبها رو در بدن توضیح داد. جل الخالق. خدایا چی آفریدی، بیشتر از اون آبها که گفتند احسنت رو نثار خلقت اون طرف کردم که پروردگارش عجب مغالطه گری رو آفریده.
تصمیم گرفتم یه کمی برم سراغ سفسطه. خیلی به درد میخوره

۴ نظر:

  1. خــآتون خـــآموش۱۳ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۴۲

    اینجور ادما نفرت انگیزند...

    پاسخ دادنحذف
  2. به به! تا باشه از این آب ها! حالا چه مزه ای بود؟ :D
    ای طبیب جمله علت های ما
    ای تو افلاطون جالینوس ما!
    حالا تونستی یه چیزی ازش بکنی؟
    ماکیاولی: حقیقت همان چیزی است که به نفع توست!

    پاسخ دادنحذف
  3. همین دیروز داشتم فکر می کردم کم پیدایی.
    پس نگو رفته بودی سفسطه یاد بگیری.
    آی کیوی من یکی که در این زمینه اندازه آی کیوی جلبک دریاییه.
    هیچ وقت نتوستم سفسطه ببازم.
    حالا اگر تو تونستی:
    خوب
    پیشاپیش ورودت را به جرگه بزرگان مملکت خوش آمد می گم.

    پاسخ دادنحذف